جدول جو
جدول جو

معنی اشکال داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

اشکال داشتن(مَءْیْ)
دشواری داشتن. (ناظم الاطباء). تردید داشتن.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشعار داشتن
تصویر اشعار داشتن
خبر دادن، باخبر کردن، آگاه کردن، آگاهی داشتن، اشعار کردن
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
در تصرف داشتن. متصرف بودن
لغت نامه دهخدا
(مَ)
ممکن بودن:
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان.
سعدی.
ز من صبر بی او توقع مدار
که با او هم امکان ندارد قرار.
(بوستان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
مشغول بودن به کاری. سرگرم بودن به کاری.
لغت نامه دهخدا
(لَ)
آگاه کردن. باخبر کردن. خبر دادن. اشعار کردن. و رجوع به اشعار کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اتصال داشتن
تصویر اتصال داشتن
پیوند داشتن پیوند داشتن مربوط بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسال داشتن
تصویر ارسال داشتن
روانه داشتن فرستادن فرستادن روانه کردن گسیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشعار داشتن
تصویر اشعار داشتن
آگاه کردن با خبرکردن خبر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امکان داشتن
تصویر امکان داشتن
شاید بودن
فرهنگ لغت هوشیار